معلمی از زوایه ای دیگر...

اللَّهُمَّ وَ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریدی

معلمی از زوایه ای دیگر...

اللَّهُمَّ وَ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریدی

معلمی از زوایه ای دیگر...

آیا 14 میلیارد پکت اطلاعات ما "عفن" است؟

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۳ ب.ظ

اینکه بعد از گزارش اسنودن از دزدی یکماهه از ایران اون هم به حجم 14 میلیارد پکت هنوز با با ساده اندیشی تنها به دنبال توسعه بدون پیوست فرهنگی و و ملاحظات امنیتی هستیم بسیار نگران کننده است اینکه وزیر ارتباطات وعده اتصال 25000 هزار روستا به شبکه اینترنت پرسرعت را عدالت دسترسی میداند اینکه دستورات قضایی به منظور عدم دسترسی به شبکه ای اجتماعی پرخطر از سوی دولت اجرا نمی شود و وعده اینترنت هوشمند . امثال وعده هایی که هیچ پشتوانه فکری و علمی ندارد و کمافی سابق این سرقت اطلاعات و سیطره دشمن روز به روز با دسترسی هایش بیشتر و بیشتر می شود نگرانم می کند.

اینکه غربی ها که به تعبیر رهبری خود پدرجد این فضاها هستند در مراقبت از نوجوانان و کودکان بیشترین قوانین و محدودیت ها و مراقبت ها را دارند تا اینجا که حضور زیر 13 سال در شبکه های اجتماعی منع شود و حتی در صورت عدم نظارت والدین بر این امر حضانت فرزند از والدین گرفته می شود چرا که مواجبت مخاطره برای فرزندشان شده اند لکن ما در پلیش فتا بسنده به شکایات می کنیم و عملیات های سازماندهی شده را به خودی خود رها کرده ایم. 

اینکه خانواده ای با شکایت و گلایه به کامرون نخست وزیر انگلیس موجبات پیگیر شدن و قانون گذاری سختگیرانه بیشتر دولت در دسترسی نوجوانان به فضاهای مجازی را موجب می شود و در مقابل اقدامات دولت خودمان بیشتر نگرانم می کند 

امروز دارند پهنای باند ما را خارج می‌کنند، ثانیاً خودشان اقرار می‌کنند بیشترین درآمدشان از فروش اطلاعات است. اطلاعات در عصر اطلاعات سرمایه اصلی است، مثل نفت در عصر نفت. در این میان ما اطلاعاتمان را به رایگان داریم می‌دهیم.

جمله ای دارند مقام معظم رهبری که در یکی از سخرانی هایشان فرمودند:زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را میخواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند!و الان هم می گویند این اطلاعات مردم عادی به چه دردشان می خورند حال آنکه با پردازش اطلاعات و تحلیل آن حکمرانی می کنند.

همان صد و خرده‌ای سال پیش در یک‌سری از شهرهای جنوبی ما مایع سیاه و بدبویی از زمین بیرون زد و باعث شده بود این شهرها خالی از سکنه شوند و مردم از آن بدشان بیاید، زندگی‌شان را مختل و زمین‌هایشان را خراب کرده بود و کوچ می‌کردند.

انگلیسی‌ها که دلشان برای دنیا می‌سوزد و هر جا ببینند مشکلی به وجود آمده است، سریع پیدایشان می‌شود تا مشکل را حل کنند! آمدند و گفتند ما مشکل شما را حل می‌کنیم. یک‌سری دستگاه آوردند و مایع سیاه را از زمین استخراج می‌کردند و با کشتی می‌بردند. مدت‌ها گذشت تا این که صدای یکی در آمد که این کار یعنی چه؟ دلسوزی هم حدی دارد، شب و روز دارند کار می‌کنند و دائم نیرو می‌فرستند. دلیلش چیست؟ چرا همین جا منهدمش نمی‌کنند و بلایی سرش نمی‌آورند؟! اینها دیدند دارد در ذهن مردم سئوال مطرح می‌شود، پول سیاهی به ما دادند و گفتند این هم پول همان روغن بدبوی سیاه فاضلابتان که داریم برایتان می‌بریم. مدت‌ها گذشت فهمیدیم این نفت است و کلی گذشت تا آن را ملی کردیم و تا امروز. همین امروز آیا هنوز ارزش نفت را می‌دانیم؟ نمی‌دانیم. چرا؟ چون داریم نفت‌فروشی می‌کنیم. انگلیسی‌ها با استعمار چه کردند؟ لغت استعمار یعنی آبادانی. اینها با اسم استعمار وارد کشورها می‌شدند و مردم روی سر اینها گل می‌ریختند. مستعمره یعنی جایی که آباد می‌شود، استعمارگر یعنی کسی که آباد می‌کند، عمران‌آور! الان هم به اسم سرویس دارند همین بلا را سر ما می‌آورند. کلمه سرویس را در نرم‌افزارهای فارسی به فارسی جستجو کردم، به این رسیدم: نوکری، چاکری! یعنی به نام نوکری وارد کشور می‌شوند و ما هم اصلاً فکر نمی‌کنیم چه دلیلی دارد به منِ ایرانی سرویس بدهد؟ بیمار ما را روی تخت بیمارستان و یک سرنگ پلاستیکی را تحریم و مریضمان را دچار مشکل کرد، بیمار یعنی کسی که همه دنیا او را خارج از جنگ می‌دانند.

چگونه است در اینجا دارد برایم نوکری می‌کند و سرویس ایجاد کرده است؟ سرویسی که تبلیغات هم ندارد. پس دارد از من کسب درآمد، از اطلاعاتم، افکار و ارتباطاتم استفاده و از من سوءاستفاده می‌کند. در جریان اسناد اسنودن که منتشر شد، دادگاهی در امریکا تشکیل دادند و مثلاً محاکمه کردند، فکر کنم سایت گوگل بود. وکیل سایت می‌گوید ما سرمایه‌گذاری کردیم، اطلاعات افراد را به دست آوردیم، پس این اطلاعات، اطلاعات کاربران گوگل جزو سرمایه من است و می‌توانم با آن هر معامله‌ای بکنم و به هر جا پول بیشتری دادند بفروشم. بخشی از اطلاعات فرد را که دوست دارم به او نمایش بدهم، نشان می‌دهم، ولی مالک اصل اطلاعات من هستم، یعنی حتی خود فرد هم نمی‌تواند ادعایی داشته باشد. بر‌اساس قوانین خودشان ادعایش را ثابت کردند و چه بسا برایش کف زدند و هورا کشیدند و تبرئه و تمام شد.

الان قیمت نفت و ارز را با اطلاعات و جابه‌جایی اطلاعات دارند تغییر می‌دهند. در مقابل ما با اطلاعاتمان چه کار می‌کنیم؟ بی‌ارزش‌ترین چیزی که مد‌نظرمان هست مثل همان نفتی که فکر می‌کردیم باید از شرش خلاص شویم اطلاعات است. اطلاعاتمان را دو دستی تقدیم می‌کنیم، پول هم رویش می‌گذاریم و خواهش می‌کنیم اطلاعات ما را ببرند. نمونه‌اش خرید پهنای باند بین‌المللی است. پهنای باند بین‌المللی یعنی چه؟ یعنی وقتی از پهنای باند بین‌المللی استفاده می‌کنید، برای دیدن سایت ایرانی داخل کشور مثل sanjesh.org هم باید از امریکا رد شوید. این چه منطقی دارد؟ مثل این است که می‌خواهم با شما مکالمه کنم، ۰۰۱ را بگیرم. منطقش چیست؟ آیا کیفیت صدا پایین می‌آید؟ می‌گویند قیمت اینترنت بالاست. معلوم است قیمت اینترنت بالا می‌رود، چون باید به چند شرکت پول بدهید تا این مسیر را برود و بیاید، باید هزینه‌ کابل‌های زیردریایی و شرکت‌های واسطه را که الی ماشاءالله زیاد هم هستند بپردازیم. آن وقت می‌گوید نه! چون ایران تحریم است، مستقیم به ایران نمی‌فروشم. ایران باید پهنای باند را از کشورهای اطراف بگیرد. دوباره از کشورهای اطراف خواهش می‌کنیم واسطه ما و امریکا شوند، بروند پهنای باند امریکایی را بیاورند و با پول خودمان اطلاعات ما را به امریکا بدهند!

  • حمید صدیق

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی