استحاله هویت جوانان ایرانی در فضای مجازی
یکی از مهمترین چالشهایی که در پی توسعهی سریع جوامع ایجاد میشود، تضادهای فرهنگی جامعهی مد نظر با ابزار و دستاوردهای توسعه است. در این میان، بدیهی است با سرعت گرفتن رشد توسعه، این تضادها به شکل برجستهتری نمایان میشوند و آسیب بیشتری را متوجه آن جامعه میکنند. از همین روست که جوامع در حال توسعه، همواره در کنار بهرهگیری از فواید تغییر ساختار اجتماعی و اقتصادی، با تبعات ناشی از تغییرات فرهنگی ناشی از این پیشرفت سریع دستوپنجه نرم میکنند. از سوی دیگر، در دنیای کنونی ارتباطات و فناوری اطلاعات، سرعت توسعهی صنعتی و علمی آنچنان از فراهم آمدن زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی پیشی گرفته است که خیلی وقتها به نظر میرسد اخلاق و ارزشها در جادهی توسعه زیر گرفته میشوند.
فروپاشی نظامهای اخلاقی در جامعه اما به معنای در دست داشتن ابزار علم بیتعهد است. ورود اینترنت و گسترش لحظهای کاربران اینترنتی، بدون فراهم آمدن زیرساختهای فرهنگی لازم، به مثابهی شمارش معکوس بمبی در میان ارزشها، باورها و هنجارهای ملیمذهبی و در یک کلمه «سبک زندگی» ماست. البته این تکنولوژی، خدمات بسیاری را برای ما فراهم میآورد و بسیاری از امور را برایمان تسهیل میکند و باید اذعان داشت در دنیای امروزی نمیتوان از این تکنولوژی چشمپوشی کرد.
مطابق گزارش اتحادیهی جهانی مخابرات، کشور ما از نظر بهرهمندی از اینترنت، در بین 187 کشور جهان، رتبهی 87 را دارد که بر اساس طبقهبندی اتحادیهی جهانی مخابرات، جزء کشورهای متوسط به شمار میرود. همچنین 35 درصد استفادهکنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل میدهند و میانگین زمان صرفشده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته است.
از سوی دیگر، شبکههای دوستیابی در کشور ما به سرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده است و ایرانیها رتبهی سوم را در این شبکهها کسب کردهاند.
فیسبوک معروفترین شبکهی اجتماعی است و هماکنون بیش از یک میلیارد و 500 میلیون نفر، عضو این شبکه هستند و در حال حاضر، بیشترین استفادهکنندگان آن در دنیا، جوانان 18 تا 25 سال هستند. بررسی نفوذ شبکههای اجتماعی مجازی در میان کاربران ایرانی نشان میدهد ایرانیان در سالهای 1383 و1384 رتبهی چهارم وبنویسان جهان را کسب کردند. همچنین یکی از فعالترین کاربران شبکههای مجازی مانند فیسبوک محسوب میشوند. بر اساس آمار رسمی «اورکات»، کاربران ایرانی با شش درصد، در سالهای 1384 و 1385 نصف آمریکاییها و دو برابر هندیها، رتبهی سوم در میان اعضای «اورکات» را کسب کردهاند. آمار کاربرانی که محل اقامت خود را خارج از ایران ذکر کردهاند جزء این رقم محسوب نمیشوند.
تمام این آمار و ارقام در حالی منتشر میشود که زیرساختهای فرهنگی اینترنت در ایران با چنین سرعتی گسترش نیافته است وفضای مجازی برای جامعهی ما فضایی مبهم است که سعی دارد از طرق مختلف، سبک زندگی و ارزشهایی همچون حجاب و حیا را از بانوان جامعهی ما بگیرد.
فضای مجازی عرصهی حضور قدرتهای اطلاعاتی و محتوایی است. بنابراین جوامعی که قدرت بیشتری در این عرصه دارند، بالطبع حضور قویتری در این فضا خواهند داشت و این بدین معناست که فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر روی دیگر فرهنگها و تمدنها دارند. همین موضوع به فرهنگهای ارزشی، غنی و باریشهای که به دلایل متعدد، از حضور مؤثر در فضای مجازی محروم یا ناتواناند، آسیب جدی وارد میکند و به نوعی آنها را در معرض استحاله و اثرپذیری از فرهنگهای بیگانهی مسلط بر فضای مجازی قرار میدهد.
به بیان دیگر، دهکدهی جهانی گاهی شبیه جنگلی میشود که در آن، قویترها میمانند و ضعیفترها یا میروند یا زیر سلطهی آنان زندگی میکنند. از سوی دیگر، باید توجه داشت فضای مجازی و تکنولوژیهای مرتبط با این دنیا، اعم از سختافزاری و نرمافزاری، دانشی است که در غرب تولید شده و هنوز هم امتیاز این علم در دست آنان است.
بنابراین سیاستگذاریهای این دنیا بر اساس راهبردهایی چنین جوامعی طرحریزی میشود. غالب و محتوای عرضهشده در فضای مجازی نیز از سوی کشورهای صاحب امتیاز این فضا تولید و عرضه میشود، اما از آنجایی که این محتوا قرار است خوراک فکری و زیربنای باورهای تمام کاربران فضای مجازی در سراسر جهان را تأمین کند، در این راستا، ذائقهی مخاطب و پارهای اصول روانشناختی نیز برای اثرگذاری بیشتر، چاشنی محتوا و غالب میگردد و سبب میشود تا غرب و آمریکا از طریق امواج ماهوارهای و فیبرهای نوری، در خانهی یکایک مردم دیگر کشورها، برای خود پایگاهی بسازند؛ پایگاهی که به اندازهی یک دستگاه رایانه است، اما قدرتی برای تسلط بر اندیشه و سبک زندگی کاربران در ورای آن وجود دارد.
با نگاهی به تصاویر به نمایش درآمده از بانوان و دختران جوان ایرانی در فضای فیسبوک، میتوان دریافت اطلاعات و محتوای ارائهشده در فضای مجازی چگونه در مقابل ارزشهای جامعهی ما قد علم کرده و تا چه اندازه نیز موفق بوده است. اینکه چرا بر روی ارزشهایی همچون حجاب و حیا سرمایهگذاری میشود و بانوان جامعهی ما مورد هدف قرار میگیرند نیز امری بدیهی است. با تغییر نگرشها و سبک زندگی بانوان، به عنوان مسئولان اصلی زاد و ولد و پرورش نسل آینده، میتوان هویت ایرانی را دستخوش تغییر کرد.
اما اگر بخواهیم اثرگذاری فضای مجازی بر روی روابط زن و مرد و بحث حیازدایی را آسیبشناسی کنیم، باید ابتدا ویژگیهای فضای مجازی را مورد مطالعه قرار دهیم.
فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروز ما به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیبهای متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین این آسیبها، تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزشهایی همچون حجاب و حیا در میان بانوان و دختران جوان ماست؛ قشری که قرار است مولد و پرورشدهندهی نسلهای بعدی باشند و با تغییر در هویتشان، میتوان هویت نسل ایرانی را استحاله کرد. غرب و حاکمان فضای مجازی برای نیل به چنین هدفی، برنامهریزی گسترده دارند.
از همین روست که رهبر فرزانهی انقلاب میفرمایند: برای بنده حوزهی فضای مجازی به اندازهی انقلاب اسلامی اهمیت دارد. در برابر این مهم اما مسئولان وظایف متعدد و مهمی دارند، از جمله افزایش آگاهیهای عمومی، تقویت آموزشوپرورش و جدیتر پرداختن به فعالیتهای مرکز ملی فضای مجازی. در این صورت میتوان از فضای مجازی به عنوان یک فرصت بهره گرفت، بیآنکه تهدیدهای آن برایمان دردسرساز شود.
- ۹۴/۰۵/۲۸